کلاس یک: آشنایی با نظام حقوقی ایران
در این کلاس به این سوالات پاسخ داده خواهد شد.
- چرا مردم ایران با حقوق بیگانهاند؟
- چرا این همه پرونده در دادگاهها داریم؟
- چگونه بوسیله آشنایی با نظام حقوقی ایران به اهمیت این علم پی ببریم.
سرفصل ها
مقدمه
یکی از مشکلات اصلی مردم ایران این است که با حقوق خود ناآشنا هستند. کم تر از آنچه فکر میکنند دانش حقوقی دارند و همین موضوع سبب شده که در بسیاری از معاملات خود ضررهای جبران ناپذیری ببینند. شرکت در کلاس آشنایی با نظام حقوقی ایران، برای تمام مردم واجب است. بسیاری از افراد پس از طی کردن این دوره تازه پی می برند که چقدر نمیدانستند و چقدر بیش از این نیاز دارند که یاد بگیرند.
در ضمن این کلاس پیش نیاز تمامی کلاسهای دیگر حقوقی این مجموعه میباشد. در کلاسهای حقوقی این مجموعه سعی شده است که کمتر از اصطلاحات نامانوس و عربی استفاده شود ولی بهرحال باید بپذیریم که بخش اعظمی از مفاهیم حقوقی از فقه نشات گرفته و عربی میباشد.
درس اول: شکل گیری، تعریف و هدف علم حقوق
سوال اساسی و مهم این است که چرا اصلا باید حقوق و قوانینی وجود داشته باشد؟ نمیخواهیم در این درس از تاریخچه حقوق صحبت کنیم ولی بصورت خیلی ساده در نظر بگیرید، در گذشتههای دور وقتی اجتماعات انسانها شکل گرفت، منازعاتی بر سر جلب منافع بیشتر و تامین زندگی بهتر بین مردم پیش میآمد که معمولا توسط حاکمین یا بزرگترها قضاوت میشد. اساس این قضاوتها استنباط شخصی این افراد از موضوعاتی مثل اخلاق، حق، عدالت، انصاف و … دیگر بود. بخش دیگر منازعات میان حاکمیت و مردم بود که معمولا حاکمین با اعمال زور هرگونه خواستهی خود را به مردم تحمیل مینمودند و با تغییر حکومتها نیز فقط نحوهی اعمال زور تغییر میکرد.
طی سالیان طولانی اندیشمندانی سعی کردند با طرح این فکر که “قواعدی برتر از اراده حاکم نیز وجود دارد و حقوق باید از آن قوانین عالی پیروی کند” برای برقراری عدالت و جلوگیری از این مسائل، بر اساس شرایط جامعه خود در این خصوص تحقیق کرده و این مفاهیم را در نوشته های خود تحلیل کنند. البته طرفداران حکومتها نیز سعی کردند که با ترویج این تفکر که “قواعدی فراتر از عقل انسان وجود دارد و از جانب خداوند بر ایشان تحمیل میشود” برای فرمانروایی بر مردم بکوشند. در همین خصوص اختلافاتی بین این دو دسته وجود دارد که یکی مبنای حقوق را عدالت و دیگری مبنای حقوق را قدرت حکومت میداند.
[restrict paid=true]
در کشورهای مختلف، فیلسوفان، اندیشمندان، پیروان ادیان مختلف و جامعهشناسان سعی نمودهاند استنباط خود را از این مسائل بیان کنند و در واقع اصول نظامهای حقوقی در پی تحلیلها و گفتگوهای بین این افراد شکل گرفته است. گفتگو در این خصوص که حقوق چگونه شکل گرفته، میتواند در درس دیگری مطرح گردد و بنظر میآید برای آشنایی علاقه مندان تا همین اندازه کافی باشد.
در نهایت جمله معروفی از استاد سرشناس و تاثیرگذار در حقوق کشورمان، آقای دکتر ناصر کاتوزیان را بیان می کنیم: از نظر ایشان “حقوق رسوب تاریخی اخلاق است” و اخلاق به دنبال خیر عمومی و مشترک است.
تعریف و هدف حقوق: حقوق مجموعه قواعدی است که بر اشخاص، از این جهت که در اجتماع هستند و برای تنظیم روابط بین مردم و حفظ نظم حکومت میکند.
خیلی ساده میتوان گفت
” حقوق، نظامی است که برای استقرار نظم اجتماعیِ هماهنگ و تنظیم روابط افراد با یکدیگر”
در واقع حقوق در دو حوزه حقوق اجتماعی و فردی، برای رسیدن به نظم تلاش میکند.
سوال مهم دیگری که در خصوص حقوق وجود دارد این است که آیا حقوق علمی منفعل است یا پویا؟ قواعد و قوانین حقوقی بر اساس تحولات اجتماعی تغییر میکند یا با انقلابها و تغییرات اساسی و بنیادین حکومتها؟ باید بدانیم که حقوق علمی پویاست، حقوقدانان کار خود را از تحلیل راهحلهای موجود در متون و سنتهای حقوقی و عملی شروع میکنند و با ایجاد ارتباط میان آنها و اصول کلی به دست آمده، راه حلهای مسائل جدید و فعالیتهای نو و روابط حقوقی تازه را استخراج میکنند.
ایجاد ساخت قواعد حقوقی مستلزم تغییر ساختارهای اجتماعی است نه لزوما تغییر حکومتها. البته که تغییر حکومتها میتواند اصلاح قواعد حقوقی را تسهیل کند.
حقوقی علمی پویاست چون با تغییر نیازهای جامعه، تغییر میکند. مثلا در گذشته ارث زن از اموال غیرمنقول صرفا مبتنی بر بهای اعیانی بود، اما با توجه به خواست جامعه و اقدامات فعالین اجتماعی و مدنی حق ارث زن در بهای عرصه نیز به رسمیت شناخت شده است. البته که هنوز در نظام حقوقی ایران بیعدالتیها و تبعیضات بسیاری وجود دارد که امیدوار هستیم با افزایش آگاهی مردم جهت اصلاح این قواعد نیز گامی برداشته باشیم.
فرق بین حقوق و قانون چیست؟
معمولا افراد عادی فرقی بین حقوق و قانون قائل نیستند.
چه بخواهیم یا نخواهیم، وضع قوانین توسط حکومتها شکل میگیرد ولی نقش مردم در تغییرات حقوقی بسیار مهم است. حقوق نیروی سازنده قوانین است که بر اساس نیازهای جامعه بر اساس تئوریهای جامعهشناسان، مردم شناسان، فقها، فلاسفه و فعالین اجتماعی و مدنی از طریق روشهای مختلف به قانونگذاران پیشنهاد میشود و قانونگذاران براساس این نیازهای حقوقی، قوانینی را وضع میکنند. بطور خیلی ساده قانون وسیله اعمال حقوق اشقابل دیگران و حکومت است.[/restrict]